دانلود رمان شركت عشق
رمان شركت عشق
دانلود رمان شركت عشق اثر بيتا منصوري با فرمت هاي pdf ، اندرويد، آيفون و جاوا با ويرايش و لينك مستقيم
سوگند به اسم تو ذكرت نشد جدا از من ، گرفت دست تو را پس چرا خدا از من ، چنان بسوي تو با سر دويدم از سر شوق ، كه روي برف نماندست ردپا از من ، منم آن دختر از ديار غم ، منم آن كسي كه غم خورد و غم خوار بود ، منم منم منم تنها منم ، تنها ياري رسان خود منم ، خدايا دوستش داشتم چرا گرفتي دستش را از دست من ، خدايا من هنوز دوستش دارم برگردانش …
خلاصه رمان شركت عشق
خانوم پرونده هاي شركت هايي كه پيشنهاد كار بهتون دادن رو نگاه كردم و بهتريناشو جدا كردم گزاشتم رو ميزتون شما يكي رو انتخاب كنيد و به من اطلاع بديد كه من با شركت تماس بگيرم!
باشه ايي گفتم و راهي اتاقم شدم!
واي شركت دو هفته است حسابدار نداره … بايد به پرستو بگم اگهي بزن … اوف بايد معدلش هم بالا باشه تا راحت باشم!
بعداز كارهاي هر روز و روزمره سوار ماشينم شدم به سمت عمارت روندم … مستقيم رفتم تو اتاقم و لباسامو با يه تاپ و شلوارك عوض كردم رفتم سمت اتاق سينا!
داداشم يكسال تصادف كرده و نخاعش آسيب ديده و الان نميتونه راه بره!
افسردگي حاد گرفته و با كسي جز من حرف نميزنه … در زدم داخل شدم با خنده گفت : سلام پرنسس دادا …
به لينك زير مراجعه كنيد :
برچسب: ،